اواخر هفته گذشته رهگذرانی که از کنار رودخانه حاشیه شهر سنگر در استان گیلان عبور میکردند با دیدن جسد زنی در رودخانه شوکه شدند. آنها ماجرا را به پلیس گزارش کردند و طولی نکشید که تیمی از کارآگاهان آگاهی به همراه بازپرس جنایی شهر در محل حادثه حضور یافتند. جسد متعلق به زنی جوان بود که به گفته متخصص پزشکی قانونی، حدود 15ساعت از مرگ او میگذشت. دور گردن مقتوله آثار کبودی و روی سر وی آثار ضربات جسمی نوک تیز به چشم میخورد و همه اینها نشان میداد که وی قربانی جنایتی شوم شده است.
در بررسی لباسهای قربانی، سرنخی که بتواند هویت او را فاش کند پیدا نشد اما مأموران در نزدیکی محل پیدا شدن جسد متوجه رد چرخهای ماشینی شدند که روی شنها مانده بود. این تنها سرنخی بود که میتوانست رازگشای جنایت باشد و تیم تشخیص هویت بعد از قالببرداری از رد به جا مانده، آن را در اختیار آزمایشگاه جنایی قرار داد. ساعتی بعد متخصصان با انجام بررسیهای آزمایشگاهی اعلام کردند که رد بهجامانده در کنار رودخانه، متعلق به چرخهای یک خودروی وانتنیسان است. با این سرنخ، تحقیقات ادامه یافت و کارآگاهان بعد از پرسوجوهای محلی توانستند هویت مقتوله را شناسایی کنند. او زنی بهنام مهشید بود که با دخترش در خانهای در مرکز شهر زندگی میکرد.
یک مظنون
چند ساعت از پیدا شدن جسد مقتوله گذشته بود که مأموران راهی خانه قربانی شدند و به پرسوجو از دختر وی پرداختند. او که از شنیدن خبر قتل مادرش شوکه شده بود، مدعی شد که وی با کسی اختلاف نداشته و نمیداند که عامل جنایت کیست. مأموران در ادامه متوجه شدند که در خانه مقتوله علاوه بر او و دخترش، زوج جوانی نیز بهعنوان مستأجر زندگی میکنند. دختر مقتوله میگفت که مستأجرشان به مسافرت رفته است و کسی در خانه آنها نیست اما زمانی که ماموران از پنجره نگاهی به خانه زوج مستاجر انداختند، متوجه شدند که شعله اجاق گاز آشپزخانه روشن است. این مسئله شک تیم تحقیق را برانگیخت؛ چرا که روشنبودن شعله اجاق گاز یعنی زوج جوان برای رفتن به مسافرت عجله داشتهاند و آنقدر سراسیمه بودهاند که فراموش کردهاند اجاق گاز را خاموش کنند. بنابراین مأموران به پرس و جو درباره آنها پرداختند و وقتی دختر مقتوله گفت که مستأجرشان یک وانت نیسان قرمز رنگ دارد، ظن پلیس تبدیل به یقین شد.
دستگیری در اتوبان
تیم تحقیق حدس میزد که زوج جوان بعد از قتل صاحبخانه، جسد او را به رودخانه انداخته و سپس با عجله خانهشان را ترک کرده و متواری شدهاند. بنابراین طرح مهار به اجرا گذاشته شد و مشخصات وانت قرمز رنگ در اختیار تمامی پاسگاههای پلیس قرار گرفت. ساعتی بعد مأموران یکی از پاسگاههای پلیس در اتوبان قزوین- تهران، با مشاهده وانت قرمز رنگ که با سرعت زیاد به سمت تهران در حرکت بود، به راننده فرمان ایست دادند.
از آنجا که دستور توقیف خودرو و دستگیری سرنشینان آن صادر شده بود، زن و مرد جوانی که سوار وانت بودند بازداشت شدند و در اختیار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفتند. مرد جوان که تصور نمیکرد به این زودی به دام بیفتد در همان بازجوییهای اولیه پرده از قتل مهشید(مقتوله) برداشت و گفت: مدتی بود که ما در خانه مقتوله مستأجر بودیم اما در همین مدت بر سر مسائل مالی با هم دچار اختلاف شدیم.
این اختلاف آنقدر زیاد شد که من از وی کینه به دل گرفتم و نقشه قتل او را کشیدم. روز حادثه به خانه مهشید رفتم اما وقتی دیدم وی حاضر نیست اختلافاتمان را کنار بگذاریم، او را خفه کردم و با چاقو چند ضربه به سرش زدم. وقتی دیدم نفس نمیکشد، جسد او را به وانتم منتقل کردم و آن را در رودخانه حاشیه شهر انداختم. سپس به خانه برگشتم و به همسرم گفتم که باید هر چه زودتر از شهر فرار کنیم غافل از اینکه قبل از رسیدن به تهران دستگیر میشوم.
سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان با بیان این خبر به همشهری گفت: مرد جنایتکار بعد از اعتراف به قتل زن جوان و بازسازی صحنه جنایت، راهی زندان شد و پرونده او در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.